همانا خداوند حال قومي را تغيير نميدهد تا آنكه آنان حال خود را تغيير دهند و هرگاه خداوند براي قومي آسيبي بخواهد پس هيچ برگشتي براي آن نيست و در برابر او هيچ دوست و كارساز و حمايتكنندهاي براي آنان نيست (سوره مباركه رعد، آيه 11).
اين آيه درباره جوامع بشري است، نه تكتك افراد و انسانها؛ يعني جامعه صالح، مشمول بركات خداوند و جامعه منحرف، گرفتار قهر الهي ميشود. اما اين قاعده در مورد فرد صالح و انسان ناصالح صادق نيست، زيرا گاهي ممكن است شخصي صالح باشد ولي بهخاطر آزمايش الهي گرفتار مشكلات شود و يا اينكه فردي ناصالح باشد ولي به جهت مهلت الهي از عذاب دنيوي رها شود.
چگونه جامعه، به سمت جامعهاي سالم و صالح پيش ميرود؟ علامه طباطبايي در اين رابطه ميفرمايند: از قضاياي حتمي و سنن الهي اين است كه همواره ميان احسان و تقوي و شكر خدا، با افزوني نعمتها و بركات ظاهري و باطني و نزول و ريزش آن از ناحيه خدا ملازمه بوده و هست. در واقع هر قومي كه احسان و تقوي و شكر داشتهاند خداوند نعمت را برايشان باقي داشته و تا مردم وضع خود را تغيير ندادهاند، تغييري در روند زندگيشان ايجاد نشده است. لذا تقدير هر جامعه و هر انساني، به اعمال خود و به اندازه همان اعمالي است كه انجام ميدهد؛ هر چه اعمالش صالحتر باشد تقديرش وسيعتر است. همچنين خداوند نعمتي را كه عطا كند پس نميگيرد، مگر آنكه مردم آن نعمت را ناسپاسي كنند؛ پس اينجا رفتار مردم مهم و دخيل در سرنوشت است.
اين آيه به ما اين درس را ميدهد كه اي مردم، به سراغ شانس و بخت اقبال و فال و نجوم نرويد، سرنوشت شما بهدست خودتان است؛ «حتي يغيروا ما بانفسهم». در حقيقت خداوند در ابتداي آيه تأكيد ميكند كه خداوند انسانها را از حوادث غيرمترقبه حفظ ميكند، «له معقبات يحفظونه» نه از حوادثي كه با علم و عمد براي خود بهوجود ميآورند «انّالله لايغير مابقوم». بنابراين هر ملتي هر سرنوشتي كه برايش رقم ميخورد، برخاسته از همه آن اعمالي است كه با علم و عمد خود انجام داده است. رهبر انقلاب ميفرمايند: «تغييرات بهدست شماست. كليد تحولات اجتماعي و تحولات عظيم در دست شماست». اين فرمايش برخاسته از همين آيه است. چرا كه «ملت ايران هرگاه راه خود را، حركت خود را، انگيزههاي خود را اصلاح كرده، خداي متعال هم به آنها كمك كرده، به آنها نصرت داده و پشتيباني كرده است» و اين بايد ادامه داشته باشد تا ياري خدا نيز در آن جهت ادامه يابد.
نظر شما